در هیاهوی ملک، صحن تو دیدن دارد
با اذان حرمت اشک چکیدن دارد .... هم علی هم ولی الله اش شنیدن دارد
ای خدا حب علی اهل تمنا را بس ...... از دو دنیای تو ایوان نجف ما را بس
خوش به حالم نجفم "مست امین اللهم" .... سر به دیوار حرم ملتمس درگاهم
یا علی! گوشه نگاهی به نگاهم، آهم ... چقدر اشک بریزم که تو را می خواهم
چه خوش است بین رواق تو ز پا افتادن ... صد و ده بار در ایوان نجف جان دادن
من مسکین چه یتیمانه اسیرت شده ام ... مؤمن خانۀ گل، فرش حصیرت شده ام
یاد انگشتر و آن مرد... فقیرت شده ام ...... وز اهالی خیابان غدیرت شده ام
شب و ایوان علی، رقص جنون، ناد علی .... هر طرف حرف علی، ذکر علی، یاد علی
شیعه و صبح نخستین و تولای علی ..... شیعه و وقت مدد، نام دلآرای علی
شیعه و عاقبتِ عُمر و تماشای علی .... شیعه و لحظه به لحظه "پدری های علی"
از عدالت چه بگوییم به جز عین تو شاه ... با زیادیِ رفو بر روی نعلین تو شاه
* برای روز ولادت مولای متقیان، امیرالمومنین، علی علیه السلام
* اینجا هم ببینید، شعر خوبی ست.
* این هم بخوانید: نجف، شهرِ پدران