شب فراق بلند است یا شب یلدا ؟

                      دل جایی و دلــــبر حقیقـــی جـــایی ست   

                هر رنــج که می کشیم از این تنهایی ست

                                                               ای صبح رهایـــی بشـــر تـا نـــرســی 

                                                               شبـــهای تـــمام سالمان یلدایی ست

 

+ کاش  فال شب یلدای همه این بشود .. یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور .. 

+ عنوان از محمد بیابانی: شب فراق بلند است یا شب یلدا .. کجا شبی چو شب انتظار طولانی ست ؟؟ 

+ آغاز امامت امام زمان (عج) ، آقای مهربانی ها..تبریک و تهنیت باد ... 

+آغاز زمستانتان همراه با پایان آن سپید باشد و سرشار از بهانه های قشنگ ...

+ عکس  را امروز گرفتم 

به لطف این که تو هستی امام ِ هادی ما...همیشه نورِ هدایت، چراغ محفل ما

بخوان زیارت پر محتوای جامعه را

بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را

 

بخوان که روح بگیرد ولی شناسی مان

بخوان و شرح بده آیه آیه جامعه را

 

نگاهِ روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»

بنا نهاده در عالم بنای جامعه را

 

میانِ عرش و زمین، در تمامی ملکوت

ببین تجلّیِ بی انتهای جامعه را

 

بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»

ببار بر دل من روشنای جامعه را...

 

برگى از زیارت جامعه كبیره

 یوسف رحیمی

* برای نیمه ذیحجه؛ ولادت حضرت هادی علیه السلام

* كامل شعر را در ادامه مطلب بخوانید حتماً

* این پست و این یادداشت را هم ببینید.

ادامه نوشته

ورودی باب الجوادتان

چون که از باب جواد تو کسی داخل شد
خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند...

باب الجواد حرم امام رضا علیه السلام

مهدی رحیمی

صندلی بگذار و بنشین روبرویم، وقت نیست

             چشمــی بــه تخــت و بخــت نــدارم! مــرا بــس است
                                                 یــک صنــدلــی بــرای نشستــن، کنــار تــو
...

شاعر: حسین منزوی 

+عنوان  از محمد حسین ملکیان:
   صندلی بگذار و بنشین روبرویم، وقت نیست / حرف ها داریــــم، صدها راز مبهــــم، بیشتر

+ عکس را همین امسال، در زیباکنار گرفتم.

پرده از پنجره برگیر که شاید او را...‏

       پشت ِ این پنجره
       این پرده
       تو باید باشی....

پنجره و پرده

ابراهیم واشقانی فراهانی
کامل شعر هم خواندنی ست
عکس هم حاصل گوشی در دست بنده :)‏

سهم من از تو

        سهم من از تو
        گلدانی است كوچک
        بر ميز
        و خيالی دور
        که گاه می آيد و نمی رود!

گلدان کوچک

عباس حسین نژاد
پست قبلم تغییر کرد

اینچنین مجبور

چون رود كه مجبور به پيمودن خويش است
آزاد و گرفتــارم، آ ز ا د و گـ ـر فـ تـ ـا ر...

رود-درکه-تهران

فاضل نظری

ت.ن: بعد از اتفاقی که برای بلاگفا و پست هایمان افتاد، دست و دلم به بودن و پست گذاشتن نمیرود. هرچند که کلی هم قبلش پست در صف و نیمه آماده داشتم. فکرش را کنید، کلی پست هایی که برایشان وقت و زمان رفته بود و مرتب شده بود، پرید. مثل وقت هایی که هارد ت با همه اطلاعات و عکس های یادگاری و ...، یکهو بسوزد اما خب، دنیا همین است، اساسش بر باد است و جای دل بستن نیست. حق بود الان هم پستی میگذاشتم که به سستی و بی بنیادی جهان و مافیها و دل نبستن ها اشاره میکرد، حالا در همین حد قبول کنید. علی الحساب گفتم به شرط ادب برای دوستانی که هنوز اینجا را دنبال میکنند، این را بگذارم.
این هم بگویم که بک آپ پست های از دست رفته پیش خودم هست اما نمیدانم چطور میشود به این بلاگفا انتقال داد و درستش کرد (اصلا میشود یا بی خیال باید شد). مدیریتش هم که جواب نمیدهد! البته فقط پست ها نیست که، همه تغییرات های این مدت اعم از موضوعات و برچسب های جدید، حتی اصلاح لینکِ عکس ها هم از دست رفته
راستی سلام
عکس برای ارتفاعات شمال تهران، درکه

به رحمت خدا پیوست

پاییز

جنون ادواری سال است

پیرهنش را ریز ریز می کند

در ملافه ای به سفیدی برف

خواب می رود

با انگشتانی

که از لبه تخت بیرون است

«شمس لنگرودی»

*عنوان قسمتی از یک قسمت شعر سید حسن حسینی

* عکس را در جاده چالوس گرفته ام

چه قدر فاصله سنگین است

چه‌قدر دور شده‌ام

وقتی بر می‌گردم

و به فاصله‌ام با تو

نگاه می‌کنم

پاهایم

سست می‌شود

دوست دارم همان‌جا بنشینم

و رو به تو

بمیرم ...

شعر از اینجا

*عنوان قسمتی از شعر محمدرضا عبدالملکیان

* عکس را سالهای خیلی دور در نمک آبرود گرفته ام

بر من در وصل بسته می دارد دوست

دل تنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

«مولانا»

*عکس را در شیراز، مسجد نصیرالملک گرفته ام

*عنوان قسمتی از همین شعر است

* کامل شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

برگ از درخت خسته میشه، پاییز فقط بهونه ست

پــاييــز هيــچ حــرف تــازه‌ای بــرای گفتــن نــدارد
 
بــا ايــن همــه
 
از منــبر بلنــد بــاد
 
بــالا کــه مــی‏ رود؛
 
درخــت‌هــا چــه زود بــه گــريــه مــی افتنــد
 
 
«حافظ موسوی»
 
* عکس را در سرخه حصار تهران گرفته ام.

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست

دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر

شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ست 

«فاضل نظری»

 

* عنوان قسمتی از غزل فاضل نظری

* عکس را در خانه طباطبایی ها، کاشان گرفته ام

* کامل شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

انار را دوست دارم، به خاطر...

انار فصل ندارد 
هر وقت تو بخندی 
می شکفد
 
 
«رضا کاظمی»
 
* عنوان قسمتی از شعر قیصر امین پور
* عکس را در رشت گرفته ام
 

دلم گرفته ای دوست

دلم گرفته 
درست مثل لک‌لکی 
که بال‌هایش را برای کوچ امتحان می‌کند

«گروس عبدالملکیان»

 

*عنوان قسمتی از شعر سیمین بهبهانی
* عکس را در کیش گرفته ام

 

چه قدر چشم ‌به راهت نشستم

نيامدی و نچيدی انار سرخی را 
كه ماند بر سر اين شاخه تا زمستان شد 
«پانته آ صفایی بروجنی»
*عنوان قسمتی از همین شعر
*عکس را در خرانق یزد گرفته ام
*کامل شعر در ادامه مطلب
* اینجا هم

 

ادامه نوشته

چه خوش است حال مرغي كه قفس نديده باشد

خوشا آن مرغ بالاپر

که بال کهکشان دارد

«هوشنگ ابتهاج»

*عکس را در سواحل مازندران گرفته ام

در انتهای شاخسار طولانی پیچ پیچ جوانه می زند

در انتــهای شــاخــه،

شكــوفــه،

انكــار انتهــاســت . . .

«یدالله رویایی»

*عنوان قسمتی از شعر احمد شاملو

*عکس را در روستای پدری، جاسب، گرفته ام