چندی است شب هایی که مهتاب است بی خوابم

ای آب ها دلگیرم از ماهی و مروارید
آخر چرا "ماه" ی نمی افتد به قلابم؟

ماه

محمدمهدی سیار

هماهنگی تصویر و این بیت از اینجا
عكس هم خود جناب شجاع گرفتند
کامل شعر در ادامه مطلب
ادامه نوشته

به عزت و شرف لااله الا لله...

http://www.akairan.com/images/10/masoudi/h23.jpg



به تازه کردن اندوه من می‌آیند، آه...
مسافران که هر از گاه می رسند از راه

نشسته است به راهت هزار چشمِ سپید
تو دل به راه‌ ندادی هزار سال سیاه

نمانده است تو را هیچ یاد یار و دیار
نمانده است مرا هیچ غیر آه و نگاه

من آه می‌کشم و باز بیشتر شده است
مهِ زمین و دم آسمان و هاله ی  ماه

حساب روز و شب و سال و ماه دستم نیست
تو خود به یاد بیاور قرار خود را گاه

گمان مبر که دگر بی‌ تو زنده خواهم ماند
به عزت و شرف لا اله الا الله...