جاده آغوششو وا کرده برام
میگه امروز روز دل بریدنه
کوله باری که پر از خاطره هاس
روی شونه های لرزون منه...

* کل ترانه هم خواندنی ست، در ادامه مطلب. شنیدنی ش هم، آنهایی که مشکل ندارند، سرچ کنند، می یابند.

روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید
در شهر صدا که پر از زمزمه بود
تنها دل من قصه ی مهر تو شنید

چشم تو مرا به شب خاطره برد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید
در سینه ی سردم ، این شهر سکوت
دیوار سکوت به صدای تو شکست
من آن موجم که آرامش ندارم
به آسانی سر سازش ندارم
همیشه در گریز و در گذارم
نمیمانم به یک جا، بی قرارم...

بنویس
هرچه که ما را به سر اومد
غم قصه ها گذشت و بدتر اومد
بنویس از مـا که در حــال فراریـم
لحظه ها رو میکُشیم، نمیشماریم...

* با صدای ابی، بشنوید.
تــو کــه دستت به نــوشتـن آشنــاست
دلـــت از
جنــسِ دلِ خـستــۀ مـــاســت
دل دريــا رو نوشتی، همه دنيـا رو نوشتی
دل
مــا رو بنــويس....دل مــا رو بنــويس

اردلان سرفراز