بسان ِ برکه هایی

بسان ِ برکه هایی

مشخص نیستند

نه جای زخم هایت

نه آنان که زخمت زده اند

به برکه ها می مانی عزیزم

و هر سنگ که زخمی ات می کند

در تو آرام می شود

زخم ها زیباترت کرده اند

به برکه هایی شبیهی که

با سنگ زیباترند...

حسن آذری

عکس از اینستاگرام amir.ali_gh

من عاشق ِ تو هستم!

من عاشق ِ تو هستم

کاش دوست داشتنت
به مانند حرفهایی که در دهان مردم
می پیچد و دست به دست
می رسد به تمام شهر
می پیچید در دهانشان
شهر پر می شد از تو
و من پیروز میدان می آمدم
میان جمعیت برایت دست تکان می دادم
و فریاد می زدم
دیدی؟ گفته بودم دیوانه ام!
گفته بودم تو را میخواهم!
کاش دلهره هایم
رسوایم می کرد!
رسوایی گاهی آنقدرها هم بد نیست
وقتی پای یک تو در میان باشد
و یک منِ آواره ی عاشق
رسوایی معنا ندارد!
کاش می توانستم تمام قد
رو به روی چشمانت به ایستم!
نگاهت کنم
چشمانم را ریز کنم
نزدیکتر بیایم
و آرام بگویم
من عاشقِ
تو هستم
می فهمی؟
عادل دانتیسم
عکس از اینستاگرام amir.ali_gh

نیست مرا جز تو دوا، ای تو دوای دل من

نیست مرا جز تو دوا، ای تو دوای دل من

تـو را بـرای

وفـای تو دوست می دارم!

وگرنـه دلبــر ِ پیمان شکن

فراوان است...

معینی کرمانشاهی

من بی تو نخواهم زندگانی را

من هرچه مولانا شدم او شمس ِ تبریزم نشد

ای شمس ِ ناتبریزی ام هرگز فراموشم مکن

من بی تو نخواهم زندگانی را

رزیتا نعمتی

 

*عنوان از مولانا جلال الدّین محمّد بلخى:

تو می دانی که من بی تو نخواهم زندگانی را / مرا مردن به از هجران به یزدان کاخرج الموتی

وقت است که همچون مه تابان به درآیی

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست

خنده ای زآن لب ِ شیـرین شکـربار بیـار

وقت است که همچون مه تابان به درآیی

حضرت حافظ

 

*عنوان نیز از حضرت حافظ:

در تیره شب ِ هجر ِ تو جانم به لب آمد / وقت است که همچون مه تابان به درآیی

یک نفر هست که خود نیست!

یک نفر هست که خود نیست

با چشم های خیره نگاهم چه میکنی؟

در من، منی که ما شده پیدا نمیکنی!

مسیح مسیحا

 

*عنوان از صادق رمضانیان:

یک نفر هست که خود نیست ولی خاطره اش/ صبح ِ هر روز مرا سخت بغل می گیرد

یادت جدا بخیر

سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم

آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم

یادت جدا بخیر

امام فخر رازی

 

*عنوان از رسول یونان:

یاد عزیزت از همه ی یادها جداست / ای من فدای چشم تو، یادت جدا بخیر

دستم را بگیر

دستم را بگیر

بی هوا دست و پا می زنم

جایی میان اقیانوس آغوشت

دستم را بگیر

و بگذران مرا

از طوفان زندگی

ناشناس

بی من کجای این شهری؟!

گاهی حواسم را پرت می کنم

می افتد

جایی حوالی خیال ِ تو

و دلم گرم می شود به داشتنت

و تو امّا

چگونه

اینقدر بی منی؟

بی من کجای این شهری

سارا قبادی

به نیکی گرای و میازار کـَس

کاش بلد بودیم

عاشق "خودمان" شویم

"خود" ما

عجیب لایق دوست داشتن است!

به نیکی گرای و میازار کس

ترانه میلادی

 

*عنوان هم بیت زیبایی از "فردوسی" است:

به نیکی گرای و میازار کس / ره ِ رستگاری همین است و بس!

*یک آهنگ میذارم براتون از "ایندو" بنام "ولی من شادم" امیدوارم لذت ببرید از شنیدنش! :)

*این پست رو همینجوری گذاشتم که شاد باشین، بدون هیچ دلیلی خوش بگذرونین و خوش بگذرونین! :)

هنوز هستم

هنوز هستم

گاهی که نه

همیشه

به چیزی بیشتر از شنیدن

دوستت دارم محتاجم!

به چیزی شبیه،

آسوده چشم باز کن

هنوز هستم...

هستی دارایی

ماه و ماهی

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی

ماه و ماهی

علیرضا بدیع

دانلود این آهنگ زیبا با صدای

حجت اشرف زاده

مرا باور کنی یا نه تویی پایان ویرانی

مرا باور کنی یا نه تویی پایان ویرانی

چشمش به راهت خشک شده است...

- می آیی

- نمی آیی

وجودش را به امید بودنت پرپر می کند امّا؛

آنقدر باران

به چشم هایش سیلی زده است که حتّی،

خیالت هم

گلدان ِ خالی را بینا نمی کند...

دلنوشته ها

در مانده ام به درد دل بی علاج خویش

وقتی تلفن زنگ می زند

یعنی از یاد نرفته ای

حتی اگر به اشتباه شماره ات را گرفته باشند

ببین دوست من!

در این دنیا خیلی از آدم ها هستند که

شماره شان حتی به اشتباه گرفته نمی شود...

در مانده ام به درد دل بی علاج خویش

رسول یونان

*شعر عنوان از وحشی بافقی :

در مانده ام به درد دل بی علاج خویش / و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش

 

زلف پریشان تو

معمای پیچیده ایست

موهای تاب خورده ات

در میان باد

زلف پریشان

سهیل خطیب مهر

لب خندان بیاور چون لب جام

لب خندان بیاور چون لب جام

عشق

همین خنده های ساده توست

وقتی

با تمام غصه هایت

می خندی

تا از تمام غصه هایم

رها شوم

کیکاوس یاکیده

 

*بازدید امروزمون از هزار تا رد شد تا حالا ندیده بودم!!! :دی

*هزار نفر اینجا رو میخونن که باعث خوشحالیه! :)

*هزار نفر اینجارو میخونن و کامنت نمیذارن! :(

گاهی بی خیال باید بود

گاهی بی خیال باید بود

بیا پاهایمان را تکان دهیم

شعرهایمان را بخوانیم

اصلاً به ما چه

شمعدانی ها روزی چند لیوان آب می خواهند!

نیما معماریان

زندگی

زندگی

«زندگی» جیره مختصری است

مثل یک فنجان چای

و کنارش عشق است

مثل یک حبه قند

زندگی را با عشق

نوش جان باید کرد...

سهراب سپهری

عشق را ای کاش زبان سخن بود

دلی که به راستی عاشق شده باشد

هیچگاه عشق را فراموش نمی کند

بلکه عشق را تا پایان عمر ادامه می دهد

همچون گل آفتابگردان

که خدای محبوب خویش، خورشید را

هنگام غروب با همان چشم می نگریست

که هنگام طلوع بر او گشوده بود

عشق را ای کاش زبان سخن بود

توماس مور

 

حال ِ کوچه را خوب کن

حال ِ کوچه را خوب کن

صبحانه ات را که خوردی

کمی قُربان صدقه آبشار گیسوانت که رفتی

کمی آیینه را که از تنهایی درآوردی

لباس هایت را بپوش

ترجیحاً شال آبی ات را سرت کن!

این آسمان رنگ باخته دلگیرم می کند..

داشتم میگفتم شال آبی ات را سرت کن..

چند قطره آب به شمعدانی های روی طاقچه بپاش

کفش هایت را بپوش

از خانه بیرون بزن

و قدم بزن

و فقط قدم بزن

حال کوچه را خوب کن

حال درختان کنار جاده را

حتی حال سنگفرش ها را!

می دانی؟

از هر صد قدمت

فکر کردن به این احتمال که

هر روز یک قدم به من نزدیک تر می شوی

چند سال به عمرم اضافه می کند

راستی برایت گفته ام؟

شب ها با چشمان باز می خوابم

می ترسم به خوابم بیایی و

نبینمت...

محمد کالجی

ور عشق نباشد به چه کار آید دل!؟

ور عشق نباشد به چه کار آید دل!؟

برایم کتابی بخوان

کتابی که هر واژه اش عطر مخصوص دارد

و هر صفحه اش ابتدای بهار است

و هر فصل آن، شاخه ای از رسیدن

کتابی که بوسیدنت را

به باران بدل می کند

و خندیدنت را

به دریای آرام..

برایم کتابی بخوان با سرانگشت هایت...

سیدعلی میرافضلی

سیر نمی شوم ز تو نیست جز این گناه من

به حال سعدی بیچاره

قهقهه چه زنی!

که چاره در غم تو

های

های

میداند...

سیر نمی شوم ز تو نیست جز این گناه من

سعدی

*عنوان از مولانا جلال الدّین محمّد بلخى:

سیر نمی شوم ز تو نیست جز این گناه من / سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من

جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت

گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

سعدی

بگو چکار کنم!؟

نزدیک می شوم

بوی دریا می آید

دور که می شوم

صدای باران!

بگو تکلیف ام با چشمهایت چیست؟

لنگر بیاندازم عاشقی کنم؟!

یا چتر بردارم و دلبری کنم؟!

بگو چکار کنم!؟

بهرنگ قاسمی

همه از خواب و من از فکر تو مست

همه از خواب و من از فکر تو مست

دل به تو سجده می کند قبله اگرچه نیستی...

سعدی

جهان پر سماع است و مستی و شور

جـان رقـص می کـُنـد بـه سَمـاعِ کلام دوست

جهان‌ پر سماع‌ است‌ و مستی‌ و شور

سعدی

*عنوان از مولانا جلال الدّین محمّد بلخى:

جهان‌ پر سماع‌ است‌ و مستی‌ و شور / ولیکن‌ چه‌ بیند در آینه‌ کور

به یک خانه دو بیمارند و عاشق

جانی و دلی

ای دل و جانم همه "تـو"

به یک خانه دو بیمارند و عاشق

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

وای ِ دلم...

وای ِ دلم

 

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت

این عمر گذشته را کجا دریابم...

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

از خواب خسته ام

از خواب خسته ام

از خواب خسته ام

به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم
چیزی شبیه بیهوشی،
برای زمان طولانی

شاید هم از بیداری خسته ام
از این که بخوابم
و تهش بیداری باشد
کاش می شد سه سال یا شش سال
 یا نه سال خوابید

و بعد بیدار شد
نشد هم...
نشد...

عباس معروفی

شوریدگان هوایت را دریاب!

شوریدگان هوایت را دریاب!

پرندگان شوریده در نفست ره گم می کنند

شوریدگان هوایت را دریاب!

نگاه کن

دو پرنده روحم را می برند

و جهان در عبور پرندگان

شکل تو را می گیرد...

شمس لنگرودی

دل بی تو به جان آمد

دل بی تو به جان آمد

گفتی که

رفته رفته چو عمر

آیمت به سر!

عُـمَرم ز دیر آمدنت

رفتـه رفتـه

رفـت...

محتشم کاشانی

ساز من کو؟ درد من را ساز می فهمد فقط

ماندن بی تو درون خانه کارِ من نبود

کفش هایم آشنا شد با خیابان بیشتر

 

فرق دارد بهمنِ امسال و دیگر سال ها

بی تو سردم می شود در این زمستان بیشتر...

 

ساز من کو؟ درد من را ساز می فهمد فقط

روح اله عسگری

 

خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است

حضرت حافظ

 

شرح این در آینهٔ اعمال جو

شرح این در آینهٔ اعمال جو

نردبان خالق این ما و منیست

عاقبت زین نردبان افتادنیست

هرکه بالاتر رود ابله تر است

که استخوان او بتر خواهد شکست

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

بگو ابر بباره میخوام جون بگیرم

بگو ابر بباره میخوام جون بگیرم

اگر یک کویر را پر از آب کنی

احتمالاً یک دریا را خالی کرده ای

درست کردن کار پیچیده ای ست!

دلنوشته ها