ترانه پرتقالی

همه از دَم
بی بو و خاصیت اند
پرتقال هایی که من پوست می کَنم

اما
بر میز صبحانه
یا محو تماشای سریالی قدیمی
هر بار که انگشت های خوش تراش تو
پوست می کند از پرتقال
خانه سراسر
بوی پرتقال می گیرد
و پرتقالی می شود
ترانه ای که من
زیر دوش می خوانم.


عباس صفاری

اثر..

در این گوشه از جهان
من از عقل جن نیز
فرسنگ‌ها دورم...


http://raze-sarbaste.persiangig.com/ppiblog/578848_3715257086703_1526083907_n.jpg
اثر انسان روی مریخ

این عکس متعلق به کاوشگر قدیمی مریخ به نام آپورچیونیتی است
عکسی که که روی دیوار اتاق دکتر فیروز نادری دانشمند ایرانی ناسا نصب شده!!!

خوابهای اردی بهشتی...

http://aup.netii.net/photos/074a2975740c.gif


در این روزهای آخر اسفند

وقتی که خانه ات کلاه سفیدش را
به احترام بنفشه ها
از سر بر می دارد

تو نیز خاکسترهای تلخ این زمستان را
از آستین بتکان

و چشم های غبار گرفته اش را
با روزنامه های بد خبر دیروز
برق بینداز

تا تعبیر خواب های اردی بهشتی ات

راه زیادی نمانده است


عباس صفاری

ردّپای خاطرات...

دنیا کوچکتر از آن است

که گم شده ای را در آن یافته باشی

هیچ کس اینجا گم نمی شود

آدم ها به همان خونسردی که آمده اند

چمدانشان را می بندند

و ناپدید می شوند

یکی درمه

یکی در غبار

یکی در باران

یکی در باد

و بی رحم ترینشان در برف

http://up.vatandownload.com/images/npru50ymmgr75e69yul.jpg

آنچه به جا می ماند

ردّ پایی ست

و خاطره ای که هر از گاه پس میزند

فصلِ تنها

تنهاتر از من و تو
"پاییز"
مسافری غریب است که از پلِ بی انتهایِ غروب می گذرد

پاییز است که باید از این پل بگذرد...‏

حقیقت را...




سراپا خیس
از عشق و باران
در پاسخ شان چه خواهی گفت؟
اگر بپرسند:
آستین ت را کدام یک تر کرده است؟!!!...
 


پ.ن: موسیقی جدید بلاگ با حال و هوای این روزها... بشنوید باران عشق از ناصر چشم آذر...

بعد نوشت : به دلیل تکرار شعربا یکی دیگر از پستها شعر این پست تغییر داده شد...