من بی تو نخواهم زندگانی را

من هرچه مولانا شدم او شمس ِ تبریزم نشد

ای شمس ِ ناتبریزی ام هرگز فراموشم مکن

من بی تو نخواهم زندگانی را

رزیتا نعمتی

 

*عنوان از مولانا جلال الدّین محمّد بلخى:

تو می دانی که من بی تو نخواهم زندگانی را / مرا مردن به از هجران به یزدان کاخرج الموتی

به یک خانه دو بیمارند و عاشق

جانی و دلی

ای دل و جانم همه "تـو"

به یک خانه دو بیمارند و عاشق

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

وای ِ دلم...

وای ِ دلم

 

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت

این عمر گذشته را کجا دریابم...

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

شرح این در آینهٔ اعمال جو

شرح این در آینهٔ اعمال جو

نردبان خالق این ما و منیست

عاقبت زین نردبان افتادنیست

هرکه بالاتر رود ابله تر است

که استخوان او بتر خواهد شکست

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟!

رَشک بـرم کـاش قَـبا بودَمی

چـون کـه

در آغـوش

قَـبا بوده ای!

بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟!

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

کاملش را بخوانید

سیر نمی شوم ز تو، نیست جز این گناه من!

مـا بـر دَر ِ عشق حلقـه کوبـان

تـو قفـل زده کلیـد بـُرده...!

سیر نمی شوم ز تو

مولانا جلال الدّین محمّد بلخى

عکس از اینستاگرام smarziyeh

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر

دی شیخ با چراغ همی‌ گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...
چراغی در دست

جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

* كامل شعر را بخوانید حتما. و اگر خواستید با صدای علیرضا عصار بشنوید.
* عنوان از
شعر فاضل نظرى.
ادامه نوشته

همه شهر در تحيـّر ز نگاه دلفريبت / عجبم كه جز صبوري دل من هنر ندارد

خـوب کـردی کـه رُخ از آینـه پنهـان کـردی

هر پریشان نظری لایق ِ دیدار  ِ تــو نیست...

مولوی


*عنوان از: صبحی.ا

در چشم من نیاید خوبان ِ جمله عالم / بنگر خیال ِ خوبش مژگان من گرفته

مـن خـوی ِ او گرفتـه، او آن ِ مـن گرفتـه...


مولوی

بر من در وصل بسته می دارد دوست

دل تنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

«مولانا»

*عکس را در شیراز، مسجد نصیرالملک گرفته ام

*عنوان قسمتی از همین شعر است

* کامل شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

بابِ عشق و دستِ ما و قفلِ تو

ما بر در عشق حلقه کوبان
تو قفل زده کلید برده
...

دست بر حلقه در 

مولوى
*
هشت مهر، بزرگداشت مولوى بود

ادامه نوشته

پریشان باد زلف او که تا پنهان شود رویش*‏

هر که تشویش سر زلف پریشان تو دید
تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست
...

زلف پريشان

مولوی
* عنوان از اینجا

ادامه نوشته

ای برادر تو همان انديشه‌ای/ مابقی تو استخوان و ريشه‌ای

در زمین مردمان خانه مکن
کار خود کن، کارِ بیگانه مکن

کیست بیگانه؟ تنِ خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو

تا تو تن را چرب و شیرین میدهی
جوهر جان را نبینی فربهی...

مولانا

*

تابِ تو را چو تب کند! گفت: بلی اگر بَرَم!

در هوسِ خیالِ او
همچو خیال گشته ام
اوست گرفته شهرِ دل
من به کجا سفر برم؟!



مولانا
بشنوید با صدای هژیر مهر افروز
کاملِ شعر در ادامه مطلب
ادامه نوشته

مفتاح شو؛ مفتاح شو

قفلی بود میل و هوا
بنهاده بر دل‌های ما
مفتاح شو؛ مفتاح را
دندانه شو؛ دندانه شو

ادامه نوشته

اندر او گاوی‌ست تنها خوش دهان

یک جزیره سبز هست اندر جهان
اندر او گاوی‌ست تنها خوش دهان

جمله صحرا را چرد او تا به شب
تا شود زفت و عظیم و منتجب

شب ز اندیشه که فردا چه خورم
گردد او چون تار مو لاغر ز غم

مولوی

ادامه نوشته

پریشان باد پیوسته دل از زلف پریشانش  

پریشان باد زلفِ او
که تا پنهان شود روی ش
که تا تنها مرا باشد
پریشانی ز پنهانش...


ادامه نوشته

آه که امروز دلم را چه شد؟!

از دلِ من
در دلِ تو
نکته هاست.

وَه چه ره است
از دلِ تو
تا دلم!



مولانا
بشنوید با صدای شهرام ناظری
کاملِ شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

فتنه...

این فتنه که اندر دل تنگ است ز چیست؟!...


تو نمي‌آيي، ميا!  

من مي‌روم! 

.

.

مولانا

من نه چنانم که تویی

زین دو هزاران من و ما
ای عجبا
من چه منم؟

من نه منم

پ.ن1: عنوان برگرفته از شعر دیگری از مولوی.

پ.ن2: برای هشتم مهر ماه، سالروز بزرگداشت مولوی، شاعری که ترک ها به راحتی و بدون جنگ و خونریزی و فقط با عدم کفایت مسئولین ما، دارن به عنوان شاعر خودشون به جهان معرفی میکنن و استفاده هاشون رو می‏برن...


+ براى آقاى جلال الدّين محمّد
ادامه نوشته

بی من مرو... ای جان جان!

https://lh6.googleusercontent.com/-qEBLQDwP7rQ/TwazYiuF7oI/AAAAAAAAAB8/1_iNlzFLhZM/w233/54.jpg

پوشیده چون جان می روی
اندر میان جانِ من ...
چون می روی بی من مرو
ای جان جان بی تن مرو ...




پروازم آرزوست...‏

مرغ باغ ملكوتم ني‏ ام از عالم خاك   
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم   

ای خوش آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست    
به هوای سر كوي ش، پر و بالی بزنم...

آسمان فرصت پرواز بلندي ست ولي، قصه اينست چه اندازه كبوتر باشيم...‏

مولانا

پ.ن۱: كلا پرواز حس خوبی ئه و به شدت برايم دوست داشتنی... قبلاً هم با همين تصوير، اينجا بهش اشاره كردم...

پ.ن۲: آهنگ شعر را با صدای حسام الدين سراج، از اينجا،
با صدای مقداد شاه حسینی كه تيتراژ سريال "روز حسرت" بوده، از اينجا،
و با صدای شهره معاونيان از آلبوم "شورا و مولانا" را در صورتی كه مشكلی نداريد، حتماً از اينجا بشنويد.

ادامه نوشته

احرام چو بستید، از این بادیه رستید...‏

ای قوم به حج رفته کجایید؟ کجایید؟
معشوق همین جاست، بیایید... بیایید

مولوی

پ.ن: عکس را قبل از این، اینجا آورده ایم، منتها به این شعر هم میآمد، خصوص که بی تناسب به این ایام هم نیست...
ضمنا توصیه میکنم نوای شعر را با صدای هژیر مهرافروز از اینجا دانلود کنید و بشنوید. من که دوست دارم.