خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...

مـن کـه تسبیـح نـبودم، تـو مـَـرا چـرخانـدی...






**مجال ِ خواب نمی باشدم ز دست ِ خیال...
*متن کامل شعر در ادامه مطلب، شاعر "نغمه رضایی"

ادامه نوشته

گفتم: پر...


http://www.pic.iran-forum.ir/images/tkpr3cizh3owxmszfyn4.jpg

گفتند: "کلاغ "شادمان گفتم: پر         گفتند: "کبوترانمان"، گفتم: پر

گفتند: "خودت"، به اوج اندیشیدم       در حسرت رنگ آسمان، گفتم: پر!

*****

گفتند: مگر پرنده ای؟ خندیدم       گفتند: تو باختی و من رنجیدم!

در بازی کودکان فریبم دادند!         احساس بزرگ پر زدن را چیدم

*****

آن روز به خاک آشنایم کردند       از نغمه پرواز جدایم کردند!

آن باور آسمانی از یادم رفت      در پهنه این زمین رهایم کردند!

*****

گفتند: "پرنده"، گریه ام را دیدند       دیوانه خاک بودم و فهمیدند

گفتم: که نمی پرد نگاهم کردند        بر بازی اشتباه من خندیدند...


نغمه رضایی