تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد...

یلدای آدم ها همیشه اول دی نیست
هر کس شبی بی یار بنشیند شبش یلداست

"مهدی فرجی"


عنوان پست:
تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد
/ که آخر پاییز امروز است یا فرداست .... "مهدی فرجی"

یلدا چگونه این همه قدت بلند شد؟

                 جغرافیای توی سرم گیج می خورد
                                                                         دارم دراز میشوم امشب بدون درد
                 یلدای تلخ با تو نبودن رسیده است
                                                                         ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
 



+شعر از مریم حقیقت ، عنوان شعر از علیرضا عاشوری 
+یلدای همه تون قشنگ دوستان خوبم ...!

پاییز بهاریست که عاشق شده است...!



شنیده ام "پـاییـــز"

شامه ای قوی دارد

برای

عشق های کهنه...



*عنوان از اینجا

*و امـــا عشق...

*آخر ِ پاییز شد.. همه دم می زنند از شمردن جوجه ها! بشمار... تعداد ِ دل هایی را که به دست آوردی بشمار! تعداد ِ لبخندهایی که بر لب ِ دوستانت نشاندی بشمار! تعداد ِ اشک هایی که از سر ِ شوق و غم ریختی... فصل زردی بود، تو چقدر سبز بودی؟ جوجه ها را بعدا با هم می شماریم...

اقرأ به اسم عشق که من سخت سردم است!

برنمی گردند شعرها

به خانه نمی روند
تا برگردی
و دست تکان دهی.

روبان های سفید را در کف شعرها ببین که چگونه در باران می لرزند
روبان های سفید، پیچیده بر گل سرخ های بی تاب را ببین!

بر نمی گردند شعرها
پراکنده نمی شوند
به انتظار تو در باران ایستاده اند
و به لبخندی، به تکان دستی، دل خوشند.


"
شمس لنگرودی"



پ.ن:
عنوان پست: مصرعی از رضا علی اکبری

"
اقرأ به اسم عشق که من سخت سردم است / ای بر لبت حرارت پیغمبری! بخوان"  رضا علی اکبری

آزاد اگر باشد دلی، زلفت گرفتارش کند!

  روسری سر کن و نگذار میان من و باد

سر آشفتگی موی تو دعوا بشود



امیر توانا

 

* شعر ِ کامل در  ادامه مطلب

*عنوان بیت بسیار زیباییست از "شریف تبریزی" :

              "آزاد اگر باشد دلی، زلفت گرفتارش کند / ور خفته باشد فتنه ای، چشم تو بیدارش کند!"

ادامه نوشته

شرمنده! بلد نیستم عاشق بشوم

مثل فیلم های دهه هفتاد اروپا

دامنی دارم بلند 

و خسته شدم 

بس که تا آمدم عاشق شوم

جنـــگ شد 


مهدیه لطیفی
+کلاسیک ِ عاشقانه ای که خیلی دوستش دارم!
+عنوان شعر از جلیلی صفر بیگی

یاد زمانه ای که غم دل حساب داشت...


خودم را رو به روی ِ آینه می نشانم

موهاش را شانه می کنم

پلک ها و صورتش را ماساژ می دهم که خنده رو شود

می زنم روی دوشش

می گویم

یک امروز را آدم باش / شاد باش

و بیرون که می رود

در را

پشت ِ سرش قفل می کنم

و به او فکر می کنم



"
علیرضا روشن"





پ.ن: عنوان پست:
مجنون به ریگ بادیه غم های خود شمرد / یاد زمانه ای که غم دل حساب داشت...   "صائب تبریزی"

در انتظار تو هستند این مخاطب ها.....!


غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی 
غروب، این‌ همه غربت، چرا نمی‌آیی؟

زمین به دور سرم چرخ می‌زند، پس کی
تمام می‌شود این روزهای یلدایی؟

کجاست جاذبه‌ات آفتابِ من؟ خسته است
شهابِ کوچکت از این مدارپیمایی

کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟
کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی؟

تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی...

                                                                                                  
+شعر از پانته آ صفایی 
+عنوان شعر از سید مهدی موسوی 
+دلخوشم باز هم به جمعه های دیگر آقای من ! تقویم هایمان جمعه های نرسیده ی زیادی دارد .. شاید یکی از این جمعه ها که رسید ، فصل انتظار تو هم به سر برسد ... !

قُل هُوَ الّه احد چشم ِ بد از روي تو دور

قبول كن بانو

چشمهايت شور است!

هرچه بيشتر مي بينمت

تشنه تر مي شوم!



*این عکس و شعر رو قبلن در وبلاگ دیگری دیده بودم اما نام اون وبلاگ رو یادم نمیاد. :(

*اسم شاعرش "رضا محبی راد" است. :)

*عنوان هم بیتی ست از سعدی:

         "به فلک می رسد از روی چو خورشید ِ تو نور / قل هو اله احد چشم ِ بد از روی تو دور"


برگ از درخت خسته میشه، پاییز فقط بهونه ست

پــاييــز هيــچ حــرف تــازه‌ای بــرای گفتــن نــدارد
 
بــا ايــن همــه
 
از منــبر بلنــد بــاد
 
بــالا کــه مــی‏ رود؛
 
درخــت‌هــا چــه زود بــه گــريــه مــی افتنــد
 
 
«حافظ موسوی»
 
* عکس را در سرخه حصار تهران گرفته ام.

کرده ست سربلند؛ پیشانی مرا؛ سربندِ نامِ تو

می گویند
سری را که درد نمیکند
دستمال نمی بندند
ولی سر من درد می کند
برای سربندی که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد ...
"رقیة بنت الحسین"


پیشانی بند حضرت رقیه
 
*
* بر سر ببندم و بر دل حك كنم تو را
* اين را حتما بشنويد... شايد بهترين مداحى اى كه در عمرم شنيده ام.... يونس حبيبى خوانده و همۀ قصه است...
               
                  میگن یه جا خرابه بود
... خرابه ای تو شهر شام
                گریه می کرد و هی می گفت
....عمه بریم پیش بابام... (براى خواندن)

زیر پای تو

من طعمِ دردِ برگ را چشیده ام
آن زمان که زیر پای تو له شدم
آن زمان که دست های من از تمام شاخه های این زمین جدا شدند
آن زمان که روی شانه های باد گم شدم
های با توام به زیر پای خود نگاه میکنی؟
های با توام به حرف های من گوش می دهی؟

قدم زدن در پاییز

* دوستی پیشنهاد داده بود كه این را بیاورم اینجا، هرچند نام سراینده اش خاطرش نبود و من هم نیافتم.
به هرحال، این عكس را كه دیدم، فكر كردم كنار این شعر بیاید مناسب است.

من به خال ِ لبت ای دوست گرفتار شدم..

خوش بـه حال ِ انـارها و انجیـرها...

دلتنـگ کـه می شونــد،

می ترکــند!...

 


*عکس رو تو یکی از باغ های دوستان گرفته بودم اونم تو هوای بارونی! :)

*عنوان، شعر  ِ زیبایی از امام خمینی (ره) که از اینجا می توانید بخوانیدش.

اینـجـا چـراغی روشنــه ....

                                         هر جـا چــراغـ روشنـــه ، از ترس تنهــــا بودنـه ... 

                                        ای ترس تنـهــایــﮯ  من ، اینـجـا چــراغــ روشنـه

+ روزبه بمانی

+برای گوش دادن به این ترانه قشنگ پیشنهاد می کنم این اهنگو با صدای داریوش از اینجا دانلود کنید.

+لازم به ذکره که قبل تر ها هم این پست توسط نجوای عزیز اینجا اومده.


پروانه های مرده با هم فرق دارند...

بر من به چشم کشته عشق ت نظر کن
پروانه های مرده با هم فرق دارند...

پروانه مرده

لبیکَ یا حسین

در هر خانه را نخواهم زد
من به ارباب خود وفادارم


* عکس از صفحه اینستاگرام k_hosayn، همراهی شعر هم از خودشان

ادامه نوشته

قبرش گواهی میدهد بر غربت او

گرد حریمش حائر ندارد
شمع و چراغ و زائر ندارد...


شاعر؟!‏

* شعر كامل را با روايات و اشارات مربوطه در ادامه مطلب بخوانيد حتما. ارزش دارد به نظرم، خصوص از لحاظ روايات و اشارات.
*‌ براى ۲۵ محرم الحرام، شهادت سيدالساجدين، امام چهارم على بن الحسين، زين العابدين عليه السلام

ادامه نوشته

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...

مـن کـه تسبیـح نـبودم، تـو مـَـرا چـرخانـدی...






**مجال ِ خواب نمی باشدم ز دست ِ خیال...
*متن کامل شعر در ادامه مطلب، شاعر "نغمه رضایی"

ادامه نوشته

همه جا آرام است ، دل ِ من استثناست ...

چه غریب ماندی ای دل ، نه غمــی نه غمـگســاری

                                                                                  نه به انتظار یاری .. نه  ِز یــار انتظاری .. 

 

  + شعر از هوشنگ ابتهاج

  +به پیشنهاد نجوای عزیز ، این شعر از این لینک با صدای همایون شجریان قابل شنیدنه 


 

راه گم کردم، چه باشد گر به راه آری مرا؟

 

مثل سربازی

پیاده

راه افتاده ام و فکر می کنم

اگر به تو برسم

وزیـر می شوم

...


 
*شاعر: کاظم خوشخو
 
*عنوان از اوحدی مراغه ای، کامل غزل در اینجا
*هماهنگی شعر و تصویر از اینجا

هوای حوصله ام ابری ست

زیبا! سلام!
زیبا! هوای حوصله ام ابری ست
زیبا! کنار حوصله ام بنشین
     بنشین مرا به شط غزل بنشان
      بنشان مرا به منظره عشق
      بنشان مرا به منظره رویش
      بنشان مرا به منظره باران...

آسمان ابری

 

ادامه نوشته

از كوچيكيم تا به حالا؛ سرا پا احساسم من

يادش به خير
با بچه های كوچه مون
با چادر مادرامون

گوشۀ يك پياده رو
ياد محرم كرده بوديم
تكيه علم كرده بوديم

يادش به خير
همه پيرهن مشكی به تن
 سينه و زنجير می زدن

يه قلب كوچيك تو سينــه
 مست و خريدار حسيــن

نوشته بود رو پرچم ها؛
عباس؛ علمدارِ حسين...



دانلود مداحی

این هم بخوانید و بشنوید، خوب است
ادامه نوشته

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست

دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر

شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ست 

«فاضل نظری»

 

* عنوان قسمتی از غزل فاضل نظری

* عکس را در خانه طباطبایی ها، کاشان گرفته ام

* کامل شعر در ادامه مطلب

ادامه نوشته