بابِ عشق و دستِ ما و قفلِ تو
ای بی تو حیاتها فسرده
وی بی تو سماع مرده مرده
ما بر در عشق حلقه کوبان
تو قفل زده کلید بردده
هر آتش زنده از دم توست
رحم آر بر این دم شمرده
خامیم بیا بسوز ما را
در آتش عشق همچو خرده
چون موسی شیر کس نگیریم
با شیر توایم خوی کرده
در پرده مباش ای چو دیده
خوش نیست به پیش دیده پرده
کم گوی ز عشق و عشق میخور
گفتن نبود چنانک خورده
* هشت مهر روز بزرگداشت مولوى
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم مهر ۱۳۹۲ ساعت 23:33 توسط نجوا
|