و غم اشاره محوی به ردّ وحدت اشياست
خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند

نه! وصل ممكن نيست
هميشه فاصله ای هست
دچار بايد بود
وگرنه زمزمه حيرت ميان دو حرف
حرام خواهد شد
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشياست
و عشق؛
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هايی كه غرق ابهامند
و دست عاشق در دست ترد ثانيه هاست
و او و ثانيه ها می روند آن طرف روز
و او و ثانيه ها روی نور می خوابند...

سهراب سپهری

* عنوان برگرفته از آیه 257 سوره بقره که در دنباله آیة الکرسی، میخوانیم ش.
آیه را دوست دارم، و دعایم این است که مشمول قسمت اول شویم و آن روزی نرسد که گرفتار قسمت دوم آیه شده باشیم.

** این تصویر هم از چشمه دیمه در چهارمحال بختیاری ست که این هم با شعر هم‏خوانی داشت به نظرم.