من زیر باران در مسیر باد، دل کندم
در آن هوا که می شود دل داد، دل کندم

تا در قفس بودم نمی فهمیدم آزادم
در بندم از روزی که از صیاد دل کندم

در جاده ها، در شهرها، در کوچه و بازار
هرجا که می شد یاد تو افتاد، دل کندم

شب های دلتنگی "نظامی" در کنارم بود
با ضربه های تیشه ی فرهاد دل کندم

سجاده وا کردم، دعا کردم، صفا کردم
گفتم: خدایا! هرچه باداباد! دل کندم!

از تو که خیلی عاشق شاه خراسانی
یک شب میان ِ صحن گوهر شاد، دل کندم

 شاعر: زهرا بشری موحد 

+ عنوان: 

 من نه اهل دود و سیگارم، نه اهل اعتیاد/ بعد تو آرامشم؛ سجاده و تسبیح بود (علی سلطانی وش)