شب یلدا و من و دیوان حافظ

فال مان هرچه باشد،

-باشد!

حال مان را دریاب!

خیال کن حافظ را گشوده ای و میخوانی:

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید...

یا

قتلِ این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود...

چه فرق؟

فال نخوانده ی تو؛

-منم!

محمدعلی بهمنی


‏* عکس از فاطیمای عزیزم. مطلب را پارسال اینجا آورده بودم، برای تنوع، برای آنها که دیده بودند، در ذهن شان با این عکس همراه کنند.