صدایم کن...
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دلِ شکفتۀ مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام کوچکم صدا بزن

عمران صلاحی
* همیشه این سه شعر با هم در ذهنم می آیند:
- اولی همین که در پست آوردم و البته قبل از این هم در این وبلاگ با تصویر دیگری آورده شده.
- دومی شعر سهراب که:
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید...
- سومی هم مربوط به آهنگی که علیرضا عصار خوانده و عنوان برگرفته از آن ست:
صدایم کن، صدای تو ترانه ست... کلامت آیه های عاشقانه ست...
- اولی همین که در پست آوردم و البته قبل از این هم در این وبلاگ با تصویر دیگری آورده شده.
- دومی شعر سهراب که:
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید...
- سومی هم مربوط به آهنگی که علیرضا عصار خوانده و عنوان برگرفته از آن ست:
صدایم کن، صدای تو ترانه ست... کلامت آیه های عاشقانه ست...





+ نوشته شده در یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 16:36 توسط نجوا
|