بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
.
.
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند
.
.
تو بیایی، همۀ ثانیه ها، ساعت ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند...

صفحات تقویم

قیصر امین پور

* برای آخرین غروبِ جمعۀ سال نود و یک شمسی...

*   آخرین جمعه سال است نمی آیی باز؟ ... دل من مُرد در این شهر نمی آیی باز؟
     اگر این جمعه نیایی به چه دلخوش باشم؟ .... عید ما آمدن توست نمی آیی باز؟

* یک پیامکی بود به این مضمون:
      خوشا به حال سال شمسی که ماه دوازدهم ش را هم دید، اما ماه دوازدهم ما هنوز نیامده...

* عکس از جناب شجاع که هماهنگی اش با شعر هم کار خودشون ه. اینجا

* قبل از این هم این شعر تو این وبلاگ، اومده. اینجا و اینجا.

* عنوان را دوست دارم. از مهدی جهاندار. کل شعر زیباست. (از اینجا بشنوید) بیت کامل عنوان هم این:
      چه جمعه ها که یک به یک غروب شد، نیامدی......چه بغض ها که در گلو رسوب شد، نیامدی...

* اللهم عجل لولیک الفرج....