ميروم از خويشتن بيرون شوم.
"در اندرون ِ من ِ خستهدل، ندانم كيست"
گمان کنم بتی از جنس خویشتن دارم
تبر به دستِ پدر بود، دستِ من خالیست
پدر خیال شکستن نداشت،
من دارم !
سعید بیابانکی
+ نوشته شده در دوشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 1:31 توسط کاتب
|