سیاه مست از پستویِ میکده دویده است به بازار...
این که بر گونه ات فرو می غلتد
اشکِ نمک سوده ی تو نیست!
آرزوهایِ دلِ مرده یِ من است
که سیاه مست
از پستویِ میکده دویده است به بازار
تا به طبلِ عداوت بکوبد!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 9:10 توسط گالیا
|