یار بیگانه مشو
یار این طایفۀ خانه برانداز مباش
از تو حیف است، به این طایفه دمساز مباش
می شوی شهره به این فرقه هم آواز مباش
غافل از لعب حریفان دغا باز مباش
به که مشغول به این شغل نسازی خود را
این نه کاریست مبادا که ببازی خود را
وحشی بافقی
*این شعر از حضرت حافظ هم به دلم بود بذارم:
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه / شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
*ببینید و بخوانید و لذت ببرید! :) من که دوست دارم این وبلاگ رو شمارو نمیدونم! ببخشایید اگر دیر به دیر پست میذاریم ولی..
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 17:20 توسط لیلا
|