پرنده ی خاموشی در من لانه کرده...
زمانی است که از کلمات خسته ام
گروه گروه هجوم می آورند، می نشینند در سرم
مثل دسته پرندگان بر سر درختی
دست بر دست می کوبم
بانگ بر می کشم
می پرند و پراکنده می شوند
یک پرنده خاموش اما
نه می ترسد
نه می رود
نه آوازش را می خواند....
+ نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 15:56 توسط م.ب
|