کوه رو ميذارم رو دوشم
رختِ هر جنگ رو می‏پوشم
موجُ از دريا می‏گيرم
شيرۀ سنگو می دوشم

ميارم ماهُ تو خونه
می‏گيرم بادُ نشونه
همـۀ خاکِ زمين رو
می‏شمارم دونه به دونه

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره...

ماه رو میارم به خونه

دنيا رو کولم می گيرم
روزی صد دفعه می ميرم
می کنَم ستاره ها رو
جلوی چشات می گيرم

چشات حرمت زمينه
يه قشنگ نازنينه
  تو اگه می خوای نذارم
هيچ کسی تو رو ببينه

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره 

چشم ماهُ در ميارم
يه نبردبون ميارم
عکس چشمتو می گيرم
جای چشم اون ميزارم

آفتابُ برش می دارم
واسه چشمات در ميذارم 
از چشام آينه می سازم
با خودم برات ميارم

اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن؛ آره
هيچ کدوم کاری نداره

ایرج جنتی عطایی

آهنگِ "اجازه"ِ داریوش