تو بتاب و گل بیفشان، گل آفتابگردان!
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!
گل آفتاب ما را، لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی، گل آفتابگردان؟
نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!
نفس بهار دستت، من و روزگار مستت
قدح پر از شرابی، گل آفتابگردان!
نه گلی نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان؟
تو بتاب و گل بیفشان، "سر آن ندارد امشب
که بر آید آفتابی"، گل آفتابگردان!
سعید بیابانکی
از کتاب "نامه های کوفی"
* مکش انتظار دیگر، گل آفتابگردان / که سپیده خورده خنجر، گل آفتابگردان.......خسرو احتشامی
** دوست دارم شعر ش رو.
+ نوشته شده در جمعه چهاردهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 11:5 توسط نجوا
|