معجزه ی دست های تو!
گنجشک نشدم
که برایم دانه بریزی
و حتی بند کفشی
که دست هایت پروانه ام کنند.
من
به غبار روی میز
که نوازشگرانه
با تکان دستت محو می شود
حسادت میکنم!
"علی شفاعت پناهی"

+ نوشته شده در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 11:44 توسط هولدن
|