حسی غریب در بادِ نابَلَد پَرپَر میزد
آن روز غروب
من از نور خالص آسمان بودم
هی آوازت داده بودم بیا
یک دَم انگار برگشتی، نگاهم کردی
حسی غریب در بادِ نابَلَد پَرپَر میزد
جز من کسی تُرا ندیده بود

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:9 توسط گالیا
|