آخرین پاییز !
راست میگفت...
"شاید این پاییز آخرباشد..."
در قصه بعدی رویشم هیچگاه دیگر برگ نخواهم بود!
که سراب وصل ش ،
نای رفتن وماندن را دگربار از من برباید..
که حاصل عمر پرفرجام درختی مغرور شوم..
یا که سایه تقدیرم به هر کجاکه بخواهدبکشاندم.
این آخرین پاییز بود که برگ بوده ام!
دلنوشته ها...
(م.ب زمستان 90)
+ نوشته شده در پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ ساعت 9:11 توسط م.ب
|