اگر برآید ماه شب ما
به سر رسد این تاب و تب ما

شود به توفان ها سپر ما
نوازش چشمانِ ترِ ما

اگر برآید ماه شب ما
به سر رسد این تاب و تب ما 

ز پشت ابر تیره غم ها
دمیده ماه سرور دل ها...

کجاست ماه شب ما؟

بشوید این آلایش خاطر
عطا نماید خواهش خاطر

سزد که جان ویرانه کنم من
به گرد او پروانه کنم من

به خاک پایش می نهم این سر
به آسمانش پر زنم آخر

تپش تپش قلبم شده شیدا
نفس نفس دل محو تو مولا

* از اینجا بگیرید و بشنوید.

* اشاره ش رو دوست داشتم: یک سال بدون جمعه هایش میشود: 313روز