عمری سرم به سایه این بیرق عزاست
شکر خدا که زندگی ام نذر روضه هاست
شکر خدا که روزی ام از سفره شماست
شکر خدا که پای شما سینه می زنم
شکر خدا که درد مرا نامتان دواست
عمری نفس زدم به هوای نگاهتان
عمری سرم به سایه این بیرق عزاست
قلبم به بزم هر شبتان خو گرفته است
چشمم به خاک خانه تان خوب آشناست
بر روی سنگ قبر من این گونه حک کنید
این خانه زاد روضه و مجنون کربلاست
روزیِ اشک چشم مرا مرحمت کنید
روزیِ دیده ای که نذر کردۀ شماست
دل را به بال شال عزا بسته ام مگر
یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست

حسن لطفی
* از مداحی ای به خاطر داشتم ش، اما یادم نیامد چه کسی خوانده بود، اما بعد يافتم. این است. به نظرم بشنوید حتما...
+ نوشته شده در جمعه هفدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 20:36 توسط نجوا
|