در روز اربعین همه ما را شناختند.... با نام مستعار زیارت نرفته ها...!

تو می روی سفر اما روایتش با ما
روایتِ پر ِ سوز، پر ز غربتش با ما

پیاده رفتن ِ تا کربلا برای شما
و صورتی پر ِ اشک، آه و حسرتش با ما

+ عنوان از علی رضایی 

+ باز داغ کربلا بر سینه ام امسال ماند/ نامه اذن دخولم اربعین امضا نشد

+ ای رفیقان که سوی شهر حسین در سفرید/ این دل غمزده و زار مرا هم ببرید
زیر یک پرچم و بیرق همگی سینه زدیم/ شرط و انصاف نبوده که شما ها بپرید

به توبه می شود از نار هم به نور رسید

از دور تو را دیده، پسندیده امیر
ساعاتِ خطیری شده ساعات اخیر

دل دل نکن اینقدر، زمان کوتاه است
ای حرّ دلم! سریع تصمیم بگیر …

 

شاعر : زهرا بشری موحد 

+ عنوان : 

به عبد رو سیه اثبات کرد حرِّ شهید
به توبه می شود از نار هم به نور رسید

+و حُر به مرحله جویان توبه ثابت کرد / نجات ، جز ادب و چشم تر نمی خواهد ( محمد علی رضا پور )

چکمه از شرمندگی گردن گذاشت /بر لبش ذکر شها التوبه داشت

إنی أعوذ بالحرم ...  شاه کربلا  ..

قسم به معنی لایمکن الفرار از عشـ♥ـق

که پر شده است جهان ، از حسین سر تا سر 

شاعر : سید حمیدرضا برقعی

+ عنوان :

از فتنه ها و وسوسه های زیاد شهر  / انی اعوذ بالحرم ... شاه کربلا

هر کس به عشق هیئت تو کرده خدمتی

من نوکرم به خدمت ارباب دلخوشم

نوکر نبوده ای که بدانی چه می کشم

هر کس به عشق هیئت تو کرده خدمتی

من کفش جفت می کنم و مست و سرخوشم

شاعر : عباس احمدی 

 

+گـفت کارت چیست گفتم چند سالی می‌شود
 کفش‌های گریه کن‌ها را مرتب می‌کنم  

+دیدم به درب مجلستان قلدر محل / کفشان نوکران تو را جفت می کند 

به دل شور محرم داشت باران

چه یکدست و مرتب بود باران
دلی از غم لبالب بود باران

رها، یک ریز، با احساس، انگار
دو قطره اشکِ زینب بود باران

دسته سینه زنی زیر باران

سید حبیب نظاری
"از این دست"
عنوان از دو بیتی دیگری از همین شاعر
برای باران این شب ها و محرم

بزن بر سینه و بر سر...به حال آلِ پیغمبر، در و دیوار میگریند

به سر و سینه بزن؛ بگو یا ثارالله
وعدۀ ما کربلا؛ ان شاءالله...

 

* یک مداحی ای ست که در مسیر کربلا میخواندند همراهان... حس خاصی ست برایم...
    
   با مدد از زینب، دشت غاضریه ... وعدۀ ما روی تل زینبیه
       با مدد از عباس، با دلی پر احساس ... وعدۀ ما در کنار کف العباس
       با مدد از اکبر، با دلی پر آذر ... وعدۀ ما زیر پای شاه بی سر
       با مدد از اصغر، روی دست بابا ... وعدۀ ما در کنار قبر سقا...

* یک ماه پر شد از بعد از روزهای خوبِ در حرم....

* عنوان هم از یک نوحه قدیمی تر (بشنوید)

* تصویر از اینجا

زنجیر زن و سینه زن و نوحه خوان تو

دستی به زلف دسته زنجیرزن بکش
آشفته ام میان صفوف منظّمی....

زنجیر زن

 

 

سعید بیابانکی
کامل غزل در ادامه مطلب
همراهی تصویر و شعر از اینجا

ادامه نوشته

لبريز آه و ندبه و غم گريه می‌کنم

به جز هوای تو و شانه‌های آرامت
برای گریه مگر جای دیگری هم هست؟

گريه در هيئت عزا

سعید بیابانکی
کامل شعر
عنوان از این شعر
همراهی شعر و
تصویر از اینجا

عمری سرم به سایه این بیرق عزاست

دل را به بال شال عزا بسته ام مگر 
یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست...

نشسته بر عزای حسین علیه السلام
حسن لطفی
 

* از مداحی ای به خاطر داشتم ش، اما یادم نیامد چه کسی خوانده بود، اما بعد يافتم. این است. به نظرم بشنوید حتما و اگر نشد هم لااقل توی ادامه مطلب کاملش را بخوانید، حس خوبی ست...

ادامه نوشته

شور بپا می کند، خون تو در هر مقام/ عشق به پایان رسید، خون تو پایان نداشت

هیهات تا که از نظرم رفت دلبرم
من خاک ره به سر چه کنم؟
خاک بر سر م
...

خاک بر سر کردن در غم حسین علیه السلام
بیدل

ت.ن: در خرم آباد و بعضی شهرهای دیگر، روز عاشورا، حوضچه های گِل آماده میکنند که مردم اول صبح، خودشان را به آن آغشته میکنند و بعد هم کنار آتش می ایستند تا خشک شوند و طی روز، مراسمات و دسته ها و سینه زنی ها...
حرکت برایم جالب بود... این خاک بر سر شدن را نشان دادن، این شور و این حس...

پ.ن: جرقه این پست، اینجا خورد. برای عصر عاشورا ست، هرچند دیرتر دارد فرصت بروز پیدا میکند، اما زمانش درست خواهد خورد.

شد قامت العزا غم عالم شروع شد

آقا سلام! ماه محرم شروع شد
"باز این چه شورش است و چه ماتم" شروع شد

آقا سلام! تحفه اشکی به من دهید
ماه گدایی من و چشمم شروع شد

یادم نرفته است نگاه شما به ما
از گریه های ماه محرم شروع شد

قد قامت الحسین که تشنه شهید شد
شد قامت العزا غم عالم شروع شد...‏

سینه زنان بین الحرمین
رحمان نوازنی

* التماس دعا برای این روزها.
ادامه نوشته