دعا کردیم که بمانی...

دعا کردیم که بمانی
بیایی کنار پنجره، باران ببارد
و باز شعر مسافر خاموش خود را بشنوی
اما دریغ که رفتن
راز غریب همین زندگی است
رفتی پیش از آن که باران ببارد
سید علی صالحی
+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 5:47 توسط م.ب
|