گنجشکم باش!‏

نخواهم شد پر و بال کسی که...
نمی گریـم بر احوال کسی که...
اگر گنجشک من باشی، از امشب
نمی گردم به دنبال کسی که...

دو گنجشک

سیدحبیب نظاری
عکس از اینجا

پر از رقصیدن گنجشک ها باش!‏

پر از رقصيدن گنجشك ها باش
هميشه بر تن گنجشك ها باش
به مردم اعتمادي نيست، باران
خودت پيراهن گنجشك ها باش

رقصیدن گنجشک ها زیر باران

نگاهم میکند، گنجشکِ کوچک

تو می‏خواهی مرا انگار گنجشک
نگاهم می‏کنی هر بار گنجشک...
چه احساسِ عجیبی با تو دارم
کمی انسانم و بسیار گنجشک

نگاهم میکند گنجشک کوچک
سیدحبیب نظاری
ت.ن: چون دوستان پست هایی با تصویری از پرنده گذاشته بودن، گفتم این پست درفتی م رو بیارم ;)

دو در باران رها، بی چکمه و چتر

من و تو تا کجا بی چکمه و چتر؟
دو در باران رها، بی چکمه و چتر
یکی از عابران حتا نپرسید:
چرا تنها، چرا بی چکمه و چتر؟

دو در باران رها، بی چکمه و چتر

سیدحبیب نظاری

* برای باران امروز و دو نفره ها

هزاران چشم اشک آلود، باران

هزاران چشم اشک آلود، باران
دوتا دست و تن یک رود، باران
همین دیشب میان هیئت ما
یکی از سینه‌ زن‌ها بود، باران

باران شبانه

سیدحبیب نظاری
"از این دست"