مرا باور کنی یا نه تویی پایان ویرانی
چشمش به راهت خشک شده است...
- می آیی
- نمی آیی
وجودش را به امید بودنت پرپر می کند امّا؛
آنقدر باران
به چشم هایش سیلی زده است که حتّی،
خیالت هم
گلدان ِ خالی را بینا نمی کند...
چشمش به راهت خشک شده است...
- می آیی
- نمی آیی
وجودش را به امید بودنت پرپر می کند امّا؛
آنقدر باران
به چشم هایش سیلی زده است که حتّی،
خیالت هم
گلدان ِ خالی را بینا نمی کند...
یعنی از یاد نرفته ای
حتی اگر به اشتباه شماره ات را گرفته باشند
ببین دوست من!
در این دنیا خیلی از آدم ها هستند که
شماره شان حتی به اشتباه گرفته نمی شود...
*شعر عنوان از وحشی بافقی :
در مانده ام به درد دل بی علاج خویش / و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش
من هر چه دیدهام ز دل و دیده دیدهام
گاهی ز دل بود گله، گاهی ز دیدهام
شاعر : سلمان ساوجی
+عنوان از بابا طاهر:
زدست دیده و دل هر دو فریاد/که هر چه دیده بیند دل کند یاد
ماندن بی تو درون خانه کارِ من نبود
کفش هایم آشنا شد با خیابان بیشتر
فرق دارد بهمنِ امسال و دیگر سال ها
بی تو سردم می شود در این زمستان بیشتر...
بی روی توأم هست ملالی که مپرس
وز زندگی خود انفعالی که مپرس
هر لحظه چه پرسی که بگو حال تو چیست؟
دور از تو فتاده ام به حالی که مپرس!
هلالی جغتایی
*عنوان از وحشی بافقی :
شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد / اشتیاق تو مرا سوخت، کجایی؟! بازآ :(
تو قلب من یه امپراطوره
تسلیم میشه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی
خواهش نکردم این یــه دستوره
ترانه سرا : مونا برزویی
+ ترانه زیبای امپراطور با صدای مهدی یراحی را می توانید از اینجا دانلود کنید
تـو را و مـَرا
بی مـَن و تو
بـُن بـَستِ خلوتی بـَس!
احمد شاملو
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد، چه دل آزارترین...
من چیزهای زیادی از دست داده ام
هیچ کدامشان
مثل از دست دادن تو نبود
گاهی یک رفتن
تمامت را با خود می برد
و تو تا آخر عمر
در به در دنبال خودت می گردی...
امیر وجود
*پ.ن: این روزها عجیب در به در به دنبال خودم هستم...
دل جایی و دلــــبر حقیقـــی جـــایی ست
هر رنــج که می کشیم از این تنهایی ست
ای صبح رهایـــی بشـــر تـا نـــرســی
شبـــهای تـــمام سالمان یلدایی ست
+ کاش فال شب یلدای همه این بشود .. یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ..
+ عنوان از محمد بیابانی: شب فراق بلند است یا شب یلدا .. کجا شبی چو شب انتظار طولانی ست ؟؟
+ آغاز امامت امام زمان (عج) ، آقای مهربانی ها..تبریک و تهنیت باد ...
+آغاز زمستانتان همراه با پایان آن سپید باشد و سرشار از بهانه های قشنگ ...
+ عکس را امروز گرفتم
برف نگرانام نمیکند
حصار یخ رنجام نمیدهد
زیرا پایداری میکنم
گاهی با شعر و
گاهی با عشق..
که برای گرم شدن
وسیلهی دیگری نیست
جز آنکه دوستت بدارم.
نزار قبانی
+عنوان از رویا باقری
تنهایی...
به تنهایی هم می تواند
دخل آدم را بیاورد
چه برسد به اینکه
دست به یکی کند با غروب
دست به یکی کند با جمعه
با پاییز...!
عکس از اینستاگرام sinasiav
همیشه اولین کوپه
از آن زنی ست
که از اندوه ِ چشمان ِ مردی خسته می گریزد
همیشه آخرین ایستگاه
از آن ِ مردی ست
که روزگارش بی حضور موهای سیاه ِ زن
قطاری را میماند
که عشق را
در اولین کوپه اش
با خود می برد...
نیکی فیروزکوهی
* عنوان از بهمن محمد زاده:
بعد عمری در کجا باید که پیدایت کنم!؟ / از کدامین پنجره باید تمنایت کنم!؟
من
عادت کرده ام
هر صبح
قبل از باز شدن چشم هایم
دوستت داشته باشم؛
وَ برایم مهم نباشد که تو
در کجای این شهر شلوغ
به فراموش کردنم مشغول هستی...
مینا آقازاده
مادرم همیشه می گفت
هرگز
تمام خود ت را
برای هیچ مردی خرج نکن!
من اما
خساست مادرم را به ارث نبرده ام
حیف...!
شاید حالا
کمی از خودم
ته ِ جیبهایم باقی مانده بود...
هستی دارایی
عنوان از سعدی
آبان هوایش غرق دلتنگیست
عطرِ تو را در مُشتِ خود دارد
فهمیده خیلی دوستت دارم
هِی پشت هم با عشق میبارد
شاعر : مریم قهرمانلو
+ عنوان از اصغر معاذی
نگیر از این دل دیوانه ابــــر و باران را /هوای تنگ غروب و شب خیــــــابان را
تو نیستی غــــم پاییز را چه خواهـم کرد / و بی پرنده گی عصر های آبــان را
جز همین ماه
که از پشت میله ها می گذرد
که می توانست
از اینجا نگذرد و
جایی دیگر
مثلا در وسط دریایی خیال انگیز
بچسبد به شیشه کابین یک تاجر پولدار
بدهکار هیچکس نیستم
جز همین ماه
که تو را به یادم می آورد...
* شعر عنوان از اصغر عظیمی مهر:
بستگی دارد که از "زندان" چه تعریفی کنیم / هیچکس در هیچ جای این جهان آزاد نیست!
* عکس: "ماه من" اثر هنرمند روسی "لئونید تیشکوف"
هیچ حواسم نبود
دو فنجان ریختم...
آلیستر دانیل
* یک داستان شش کلمه ای به نام "اندوه" که بهترین داستان خیلی کوتاه جهان شده است.
دلم می خواست
وقتی می آمدی خواب باشی
بعد من در چشم های تو نگاه می کردم وُ
خودم را می دیدم
می خواستم وقتی بیایی
هوا خوب باشد
شب اگر بود ماه داشته باشد
- آن هم قشنگ
وَ روز اگر بود، روزیش هم، همراه ِ خودش بود وُ
آفتاب َش ناز تابیده بود
وقتی می آمدی دلم می خواست
بهار شده باشد
یا پاییز یا زمستان یا..
هرچی!
وقتی می آمدی
دلم می خواست
بیایی...
*شعر از افشین صالحی
*عنوان از ؟
"صدایم کن، بگذار تمام شود این فصل سیاه لعنتی!"
شنیده ام عزم { سفر } کرده ای
هوای دلدار دگر کرده ای
مهر مرا ز سر بدر کرده ای
تورو به خدا اگه میشه تنها نرو
+ ترانه گروه دنگ شو
+ عنوان از مولانا :
بشنيده ام که عزم سفر می کنی مکن / مهر حريف و يار دگر می کنی مکن
تو در جهان غريبی غربت چه می کنی / قصد کدام خسته جگر می کنی مکن
تنهایی ام را مي برم با خود ، تا در خيابان ها بچرخانم
هربار که زندگی میگذرد
هربار...هربار...
یادم می افتد هنوز چقدر حرف های نزده داریم...
چقدر من
چقدر تو
هنوز کنار هم ننشسته ایم و ...
راستی!
اینجا چقدر جای تو خالی ست...
هنگامه هویدا
بوی تازگی ميدهد هـوا
باز هم بهــار نزديك است..
خوش به حالشان
درختهـا را ميگويم-
هر چقدر هم دلشان بشكند
بهار كه برسد
باز با رختي نو به تن
پايكوبي ميكنند..
و من همچنان پشت ِ پنجره
چشم انتظار ِ
بهار ِ روزگار ِ خود نشسته ام...
گ. ا.
*عکس از اینجا
تنهایی بزرگ شد
تنهایی زندگی کرد
تنهایی مُرد
ولی قهـوه ی غروب هـای دلگیـر ِ جـمعـه را
که نمی شود تنهایی خورد...!
مریم نوابی نژاد
ملوانـان زیادی عـآشقت شده انـد!
منتظـرم آب جنـازه هـا را پس بدهـد..
ببینـم کدامشـان منــم...
عجب سکوت بلندی ، عجب تب سردی
عجب حدیث غریبی ، حکایت مردی
تو رفته ای که نیایی و حسرتم این است
نه می شود که بمیرم ، نه اینکه برگردی
+شعر از نیلوفر جهانگیر
+شعر کامل عنوان : تو رفته ای و من هنوز ، باورم نمی شود
غم تمام این جهان، برابرم نمیشود
هزار بار گفته ام به خود که رفته ای ولی
به سادگی نبودن تو از برم نمی شود (پرتو پاژنگ)
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد
دلم می گیرد
وقتی "تنهایی"، زودتر از من
رو به رویت نشسته
و با تو چای می نوشد
علیرضا عباسی
* بیا اين بار چای مان را با هم بنوشیم...
* این عكس هم خوب بود.
در چشم ِ من ،
هميشه زمستان است..
گلسرخي