تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد...
یلدای آدم ها
همیشه اول دی نیست
هر کس شبی بی یار بنشیند شبش یلداست
"مهدی فرجی"

یلدای آدم ها
همیشه اول دی نیست
هر کس شبی بی یار بنشیند شبش یلداست
"مهدی فرجی"
می ترکــند!...
*عکس رو تو یکی از باغ های دوستان گرفته بودم اونم تو هوای بارونی! :)
*عنوان، شعر ِ زیبایی از امام خمینی (ره) که از اینجا می توانید بخوانیدش.
نيامدی و نچيدی انار سرخی را
كه ماند بر سر اين شاخه تا زمستان شد
«پانته آ صفایی بروجنی»
من؛
چونان
اناری* خشک شده؛
بر درخت!
بهار؛
شکوفه کردم،
پاییز؛
به بار نشستم،
زمستان رسید؛ و همچنان بر سر شاخه...
نه
از پس رسیدنم، افتادم..
نه
دستی به چیندم تا این بالا رسید..
و
نه حتی گنجشککی به این میانه راه یافت..
میدانم؛
زمستان
هم میگذرد و می پوسم؛
به همین سادگی...
*نوشته بودم "چونان میوه ای خشک شده بر درختم"، به خاطر تصویر، به انار تغییر ش دادم.
* عکس از یکی از دوستان
غمگين نشد از اينکه به او تاخته اند
يا اينکه به جانش تبر انداخته اند
وقتي جگر انار خون شد که شنيد
از شاخۀ او چوبِ فلک ساخته اند
پ.ن: بچه که بودیم، آقاجون که از گذشته ها تعریف میکرد، یه جاهایی هم اشاره میکرد که ترکۀ انار خیلی درد داشت و آقا خدا بیامرز (پدرش) یکی از اونا داشت. ناظم شون هم...
ای سبدهاتان پُرِ هیچ...
دل هاتان خالی؛
خالی از عاطفه و یکرنگی...
خالی از یکدلی و یک دستی...
من انار آوردم؛
من اناری سرخ آوردم...
دانه هایش پُرِ یکپارچگی… پُرِ یکرنگی و عشق
من انار آوردم؛
من اناری سرخ آوردم...
تا که دلهاتان را،
تازه کنید...
نيامدی و نچيدی انار سرخی را
كه ماند بر سر اين شاخه تا زمستان شد
نيامدی و ترك خورد سینۀ من و ... آه!
چه قدر يك شبه ياقوت سرخ ارزان شد!
...انار سرخ سر شاخه خشك شد، افتاد
و گوش باغ پر از خندۀ كلاغان شد...
از انار
شکافته، قطرۀ سرخی چکید
گفتی خون گریه میکند
انگار این نیز دیده است
آنچه که من دیده ام
قدسی قاضی نور
از "مثل یک حباب آبی"
* عنوان، برگرفته از این شعر فاضل نظری.
انار نیستم که؛
برسم به دستهای تو...
برگم،
پُر از اضطرابِ افتادن!
پ.ن: البته تصویر من رو یاد یه کارتون قدیمی میندازه که توش، دخترکی بیمار و ناامید حضور داشت که نقاشی برای زنده کردن امید دخترک، جانش رو فدا میکنه...
نقاش تو یه شب طوفانی، روی دیواری که به پنجره اتاق دخترک باز میشد، برگی رو نقاشی میکنه که صبح فردا، دخترک از دیدنش و تصور اینکه اون برگ تو از اون طوفان وحشتناک در امان مونده و نیافتاده، امیدش رو باز می یابه، هرچند نقاش...