زمان گوید که هان! گر برنخیزی

سحر با من در آمیزد که برخیز
نسیمم گل به سر ریزد که برخیز
زر افشان دختر زیبای خورشید
سرودی خوش برانگیزد که برخیز
سبو چشمک زنان از گوشه ی طاق
به دامانم در آویزد که برخیز
زمان گوید که هان! گر برنخیزی
غریو مرگ برخیزد که برخیز

تصنیف دختر خورشید
با صدای علیرضا قربانی

اسب‌ و زینی‌ باید، به‌ هماوردی‌ تنهایی‌ من‌!

دره‌ای‌ می‌دانم‌
شیب‌ تندی‌ دارد
و زلالی‌ که‌ ز برفاب‌ افق‌ می‌آید،
در سراشیب‌ همین‌ دره،‌ سحر می‌روید!
اگر آن‌ یار سفر کرده‌ بیاید از راه‌
عشق‌ در شیب‌ همین‌ دره‌، کپر (1) می‌سازد

یدالله عالی‌خانی‌ (فرجام‌)

(1) کپر: خانه ی ساخته شده از چوب، آلونک

شعر کامل از اینجا (+) و کامل تر از اینجا (+)

در سراشیب همین درّه سحر می‏روید

           درّه ‏ای می‏دانم؛
           شیب تندی دارد،
           و زلالی كه ز برفاب افق می‏آید...
           در سراشیب همین درّه سحر می‏روید،
           آب و آیینه و باران و سحر در این جا،
           همگی؛ یك رنگ‏ند...

در سراشیب همین درّه، سحر میروید

یدالله عالی خانی (فرجام)