یک طرف گلبرگ اما بی سپر....
دود بود و دود بود و دود بود
گل میان آتش نمرود بود
شعله می پیچید بر گرد بهار
خون دل می خورد تیغ ذوالفقار
شاعر : حسن لطفی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۴ ساعت 14:38 توسط لیلی
|
دود بود و دود بود و دود بود
گل میان آتش نمرود بود
شعله می پیچید بر گرد بهار
خون دل می خورد تیغ ذوالفقار
شاعر : حسن لطفی
یا امیر المومنین روحی فداک
آسمان
را دفن کردی زیر خاک؟
آه را در دل نهان کردی چرا؟
ماه
را در گِل نهان کردی چرا؟
«محمدرضا آقاسی»
مرا به خانه ی زهرای مهربان ببرید
به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید
***
كسی صدای مرا در زمين نمیشنود
فرشتهها، سخنم را به آسمان ببريد
اردیبهشت 90 تهران
افشين علاء
متن کامل در ادامه مطلب